گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر مجمع البیان
جلد اول
سوره البقره ( 2): آیه 76




اشاره
لا􀀀 اَللّ عَلَیْکُمْ لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ أَ فَ
􀀀
ما فَتَحَ هُ 􀀀 الُوا أَ تُحَ دِّثُونَهُمْ بِ 􀀀 ی بَعْضٍ ق 􀀀 لا بَعْضُ هُمْ إِل 􀀀 ذا خَ 􀀀 آمَنّ وَ إِ
ا􀀀 الُوا 􀀀 آم ق إِذ لَقُوا اَلَّذِینَ نَُوا ا􀀀 و َ
( تَعْقِلُونَ ( 76
[ترجمه]
و هنگامی که با مؤمنان روبرو شوند گویند:ما ایمان آورده ایم،و چون با یکدیگر خلوت کنند گویند:
چرا با مسلمانان از دري که خداوند از علوم براي شما گشوده صحبت میدارید تا با شما محاجه و خصومت کنند چرا اندیشه
( نمی نمائید( 76
ص : 225
شرح لغات
أ تحدثونهم...-آیا گفتگو میکنید با آنها.
فتح...-باز کرد و گشود.
لیحاجوکم...-تا با شما در صدد اقامۀ دلیل و برهان بر آیند.
داستان
امام باقر بر طبق روایتی فرمود:گروهی از یهودیان بی غرض هنگامی که با مسلمانان روبرو میشدند اوصاف پیامبر اکرم را که
در تورات مذکور بود براي آنان شرح میدادند این جریان بگوش بزرگان آنان رسید آنها در صدد جلوگیري برآمده دستور
دادند که اوصاف پیامبر اکرم را آن طوري که در تورات ذکر شده براي مسلمانان شرح ندهید زیرا که با شما محاجّه و
خصومت خواهند کرد و در دنبال این جریان آیه شریفه نازل شد.
مجاهد میگوید:آیه شریفه در بارة یهود بنی قریظه نازل شده است هنگامی که نبی اکرم آنها را برادران میمونها و خوکها
خواند و آنها گفتند که این خبر را محمد از چه کسی بدست آورده و حتماً آن کس از شما بیرون نخواهد بود.
سدي میگوید:اینان گروهی از یهود بودند که ایمان آوردند و سپس منافق گردیدند و مؤمنین از عرب را بانواع عذابها و
شکنجه هایی که پیشینیان آنها دچار شدند با خبر میساختند و از این جهت برخی از آنان گفت چرا آنها را بعذابهاي خداوند
خبر میدهید تا با شما محاجه کرده و بگویند:ما در نزد خدا از شما گرامیتر میباشیم.
تفسیر
سپس خداوند یک رذیلۀ دیگري از آن گروه را بیان کرده میفرماید:
آمَنّ
ا... 􀀀 الُوا 􀀀 آم ق إِذ لَقُوا الَّذِینَ نَُوا ا􀀀 و َ
-و هنگامی که با مؤمنان روبرو شوند گویند:ما ایمان آورده ایم.
اینها همان گروهی هستند که هنگامی که با مؤمنان روبرو شوند گویند:ما به محمد ایمان آوردیم و اوصاف او در کتاب ما
مذکور است و از اینرو تردیدي در
ص : 226
صدق او نداریم و در حقیقت خداوند میفرماید:اینان همانند منافقینند اخلاق و روش و خصوصیات آنها در اینان منعکس
است.
ی بَعْضٍ... 􀀀 لا بَعْضُهُمْ إِل 􀀀 ذا خَ 􀀀 وَ إِ
-و هنگامی که با یکدیگر خلوت کنند.
هنگامی که همین گروهی که خداوند آنان را توصیف کرد با هم مسلکان خویش در مکان خلوتی گرد آیند.
اللّ عَلَیْکُمْ...
􀀀
ما فَتَحَ هُ 􀀀 الُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِ 􀀀ق
-گویند چرا صحبت میدارید با آنها از راه آنچه خدا براي شما گشود.
مطالبی است که خداوند پیرامون بر حق بودن محمد و راستی گفتارش در کتاب « اللّ عَلَیْکُمْ
􀀀
ما فَتَحَ هُ 􀀀بِ » کلبی میگوید:منظور از
شما بیان کرده است.
سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده که معناي جمله این است:یهود به یکدیگر گفتند:در برابر عرب مطالب را بازگو نکنید و
اعتراف بنبوت او ننمائید.شما میدانید که او همان پیامبري است که در انتظار او بودیم و پیمان پیروي او از شما گرفته شد.
کسایی میگوید:منظور از این جمله این است:آیا آنچه را که خداوند در کتاب شما بیان فرمود که عبارت است از بشارت
بنبوت پیامبر اکرم و یقین به بعثت او براي مؤمنان عرب بازگو میکنید؟ و بهترین اقوال گفتار کسی است که جمله را چنین معنا
کرده میگوید:آیا بازگو میکنید مؤمنان را بآنچه خداوند حکم کرده است بر شما بآن و بآنچه جاري کرده است آن را در میان
شما.
و از جملۀ حکم خداوند پیمانی است که در بارة ایمان و اعتقاد بمحمد و اوصافی که از او در تورات ذکر شده از شما گرفته.
و از جملۀ قضاء خداوند آن است که برخی از شما را بصورت بوزینه و خوك در آورد.
لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ...
-تا با شما محاجّه و خصومت کنند بآن در نزد پروردگارتان.
ص : 227
تا دلیل و برهان بنفع مؤمنان باشد در نزد خداوند چه در دنیا و چه در آخرت زیرا که شما اعتراف کرده اید به نبوت او و ما را
بصدق او از روي کتاب تورات با خبر ساختید پس در این صورت دلیل آنها بضرر شما تمام خواهد شد.
و در معناي این جمله نیز گفته شده:تا با شما مجادله کنند و بگویند:
شما که اقرار بنبوت او کردید و او را از روي تورات بر حق میدانید پس چرا پیروي نمی کنید.
میگوید:یعنی در حکم پروردگار شما مانند اینکه گفته شود:فلان چیز حلال است نزد خدا « عِنْدَ رَبِّکُمْ » ابن انباري در معناي
یعنی در حکم خداوند یا گفته شود فلان چیز نزد شافعی حلال است یعنی از نظر حکم و عقیدة او.
لا تَعْقِلُونَ... 􀀀 أَ فَ
-چرا اندیشه نمی نمائید.
چرا درك نمی کنید که بازگو کردن اوصاف محمد که در کتاب تورات است دلیلی است بضرر شما و در برابر پروردگار
عذري ندارید.
حسن میگوید:معناي جمله این است:چرا شما اي مؤمنان اندیشه اي نمی نمائید و آرزو دارید که این گروه ایمان آورند با
اینکه نخواهند ایمان آورد.
و نیز گفته شده:معناي جمله این است:شما اي گروه از یهود که بی غرض هستید چرا تحت تأثیر بزرگان خود واقع شده و
بسخنان آنها گوش میدهید و در نتیجه مطالبی را که پیرامون حقیقت محمد و راستی گفتارش در تورات بیان شده بازگو نمی
کنید .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 77
اشاره
( ا یُعْلِنُونَ ( 77 􀀀 ا یُسِرُّونَ وَ م 􀀀 اَللّ یَعْلَمُ م
􀀀
لا یَعْلَمُونَ أَنَّ هَ 􀀀 أَ وَ
[ترجمه]
( آیا نمیدانند که خداوند بر آنچه پنهان داشته و یا آشکار می کنند آگاهست( 77
تفسیر
بیشتر مفسّرین در معناي آیه چنین گفته اند:
آیا نمیدانند یهود که خداوند از پنهان و آشکار آنان آگاهست؟پس چرا بخود اجازه میدهند که در پنهانی برادران خویش را
از بازگو کردن حقیقت بر حذر دارند
ص : 228
در حالی که اعتراف دارند بآن و میدانند که خداوند پنهان و آشکار آنان را آگاه است همانند کفار و منافقان پس اینان بیشتر
سزاوار سرزنش و ملامت هستند.
قتاده و ابو العالیه گویند منظور از آیه شریفه این است:آیا نمی دانند که خداوند آگاهست از کفر و تکذیبی که نسبت به پیامبر
دارند در موقع خلوت با یکدیگر و از اظهار ایمانی که هنگام برخورد با مؤمنان و یاران او مینمایند تا آنها را خشنود سازند .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 78
اشاره
( إِلاّ یَظُنُّونَ ( 78
􀀀
انِیَّ وَ إِنْ هُمْ 􀀀 إِلاّ أَم
􀀀
ابَ 􀀀 لا یَعْلَمُونَ اَلْکِت 􀀀 وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ
[ترجمه]
برخی از یهود که خواندن و نوشتن ندانند تورات را جز آرزوي باطل خود نه پندارند و تنها پابست پندار خام خود
( میباشند( 78
شرح لغات
امّیون...-خواندن و نوشتن نمیدانند.
امانی...-آرزو.
یظنون...-می پندارند.
تفسیر:
اشاره
وَ مِنْهُمْ...
-برخی از ایشان.
منظور همان گروهی از یهود است که خداوند در این آیات داستانهاي آنان را بیان فرمود و آرزوي ایمان آوردنشان را از بین
برد.
أُمِّیُّونَ...
-خواندن و نوشتن نمی دانند.
ابن عباس و قتاده گویند:منظور این است:معانی تورات را نمیدانند و تنها بحفظ و تلاوت آن اکتفاء کرده اند.
ابَ... -نمیدانند کتاب را. 􀀀 لا یَعْلَمُونَ الْکِت 􀀀 ملتهایی است که کتاب بر آنان نازل نشده « أُمِّیُّونَ » ابو عبیده میگوید:منظور از
درك نمی کنند آنچه را که در کتاب است و مقررات و احکام و حدود تکالیف آن را نمیدانند و مانند چهار پایان تقلید می
کنند و آنچه را میگویند نمی فهمند و منظور از
ص : 229
کتاب همان تورات است و لام تعریف بر آن داخل شده.
الاّ...-مگر.
بمعناي:لکن.
امانیّ...-آرزوها.
ابن عباس میگوید:گفتاري است دروغ که بر زبان میآورند.
کلبی میگوید:مطالبی است که بزرگان آنها بازگو میکنند.
کسایی و فراء گویند:تلاوتی است که از درك و فهم خالی است.
گفته شده.منظور از امانیّ این است:آرزو میکنند از خداوند رحمت را و شیطان بر آنها چنین وانمود کند که در نزد خداوند
مقام و خیري دارند و آرزو میکنند که اسلام پس از درگذشت نبی اکرم از بین برود و ریاست پیشین دو مرتبه نصیب آنها
گردد.
تناسب دارد زیرا اگر منظور « إِلاّ یَظُنُّونَ
􀀀
وَ إِنْ هُمْ » و گفته شده:منظور از امانیّ دروغ بستن و گفتار باطل است و این احتمال با
تلاوت بود آنها در پندار نبودند و همین طور اگر آرزو میداشتند آن را زیرا اگر تلاوت با تدبّر همراه باشد خواهند فهمید و
اگر آرزوي شخص برآورده شد دیگر پندار معنا ندارد و همین طور تردید در آنچه میداند نادرست است و یهود هم عصر نبیّ
اکرم تردیدي نداشتند که تورات از نزد خدا نازل شده است.
إِلاّ یَظُنُّونَ...
􀀀
وَ إِنْ هُمْ
-و تنها پا بست پندار و خیالند.
یعنی در حال شک و تردید میباشند.
آنچه از آیه استفاده میشود
این است:که در معانی کتاب و بدست آوردن هر چه راه علمی دارد تقلید روا نیست و اکتفاء نمودن به پندار در امور دینی
جایز نبود و کتاب بر تمام مردم دلیل است خواه عالم باشند و خواه نادان در صورتی که راه آشنایی با آن براي او باز باشد،
لازم است که بر معانی و مطالب آن تکیه گردد و تلاوت بتنهایی اثري ندارد .
ص : 230
[ [سوره البقره ( 2): آیه 79
اشاره
مِمّ
ا􀀀 لَهُم مِمّ کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ ا􀀀 لَهُم اَللّ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَوَیْلٌ 􀀀
ذا مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀􀀀 ابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ ه 􀀀 فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ اَلْکِت
( یَکْسِبُونَ ( 79
[ترجمه]
پس واي بر آن کسان که از پیش خود چیزي نوشته و بخداي متعال نسبت دهند تا به بهاي ناچیز و اندك بفروشند واي بر آنها
( از آن نوشته ها و آنچه از آن بدست آرند( 79
شرح لغات
ویل...-واي و آن کلمه ایست که هر کسی که در شکنجه و ناراحتی واقع شود آن را بکار میبرد.
یکسبون...-کاري میکنند که منظورشان جلب منفعت و یا دفع ضرر است.
تفسیر
سپس خداوند در مقام توصیف دانشمندان یهود براي دوّمین بار برآمد و فرمود:
ابَ... 􀀀 فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِت
-پس واي بر آنهایی که کتاب را مینویسند.
ابن عباس میگوید:ویل در آیۀ شریفه عذاب و شکنجه است.
گفته شده:منظور از ویل کوهی است در آتش جهنّم.
خدري از نبی اکرم روایت کرده:ویل درّه اي است در جهنم که کافر پس از فرو رفتن در آن چهل پائیز(کنایه از چهل سال
است)بعمق آن برسد.و ریشۀ معناي ویل همان است که ذکر شد و در آن کلمه ایست که در مقام دردمندي و تحسّر گفته
میشود و از زبان ناراحت و گرفتار مصیبت بیرون میآید.
اللّ
􀀀
ذا مِنْ عِنْدِ هِ... 􀀀􀀀 بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ ه
بدستهاي خودشان و سپس میگویند:این از جانب خداوند است. « کتاب را مینویسند »-
که مراد « ا􀀀 مِمّ عَمِلَتْ أَیْدِین
ا􀀀 » منظور این است که خود متصدّي نوشتن آن هستند و سپس بخدا نسبت میدهند مانند آیۀ شریفه
که منظور این « خَلَقْتُ بِیَدَيَّ » این است:ما خود متصدي بودیم و به هیچیک از بندگان آن را واگذار ننمودیم و مانند این جملۀ
است:من خود او را خلق کردم و همین طور گفته میشود:فلان چیز را با چشم
ص : 231
خود دیدم و با گوش خود شنیدم و فلانی را خودم ملاقات کرده ام و مقصود در همۀ موارد تأکید است.
و همچنین گاهی انسان کتاب را بخود نسبت میدهد در حالی که دیگري را مأمور نوشتن کرده است مثلًا میگوید:من نوشتم به
فرعون میکشت پسران ایشان را،در حالی که « اءَهُمْ 􀀀 یُذَبِّحُ أَبْن » : فلانی و یا این نوشتۀ من است بفلان کس و مانند گفتار خداوند
فرعون دستور قتل را صادر میکرد و در این صورت منظور از آیه شریفه این است:
که دانشمندان یهود کتاب را بدست خود مینویسند و آن را نسبت بخداوند میدهند در حالی که خود میدانند که ارتباطی بخدا
ندارد.
گفته شده معناي آیه این است:
اینها این کار را از پیش خود انجام دادند مانند کسی که مذهبی را اختراع کرده و یا گفتار بی سابقه اي را بگوید که آن
مذهب و گفتار را باو نسبت میدهند و میگویند:
این مذهب تو است و این گفتار تو است و اگر چه همۀ گفتارها از خود او باشد و منظور این است:که تو در این امر مبتکر و
مخترع هستی و کسی بر تو سبقت نگرفته.
و گفته شده منظور از نوشتن ایشان بدستهایشان این است:که اینان تورات را تحریف نموده و اوصاف نبی اکرم را تغییر داده تا
عوام یهود را در شک و تردید واقع سازند و این معنی از امام باقر علیه السلام و گروهی از مفسرین نقل شده است.
گفته شده:در تورات نبیّ اکرم به گندم گون و میانه بالا توصیف شده بود در حالی که اینان او را دراز قد معرّفی کردند.
ابن عباس بنا بروایت عکرمه میگوید:بزرگان یهود اوصاف نبیّ اکرم را در تورات چنین یافتند که او مردي است میانه بالا نیکو
روي سیاه چشم پس آن را از روي عناد و حسادت محو نمودند در این هنگام گروهی از قریش آمده از ایشان پرسش کردند
که در تورات شما پیمبري از ما یافت میشود گفتند آري با این اوصاف که دراز قد و ازرق چشم و فرو هشته موي است،و
یاد کرده است. « الوسیط » همین داستان را واحدي با سند خودش در
ص : 232
گفته شده:منظور از آیه این است:نبیّ اکرم نویسنده اي داشتند که آنچه را ایشان املاء میفرمودند او تغییر میداد پس از آن از
دین اسلام برگشت و مرگ او را دریافت و زمین او را پرتاب کرد،لیکن این احتمال چندان با سیاق کلام تناسبی ندارد لِیَشْتَرُوا
بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا... -تا او را به بهاي اندك بفروشند.
بعنوان مجاز استعمال شده است و « اشتراء » منظور این است که در برابر این کار ناشایست از عوام یهود اموالی را بگیرند و کلمۀ
منظور تشبیه باشتراء است زیرا اینان حق را پایمال و باطل را آشکار کردند تا در برابر مالی بدست آورند مانند کسی که متاعی
را میخرد و در برابر پولی میپردازد.
این است که آنچه در برابر این کار قرار گیرد ناچیز و اندك است و عرب در این قبیل موارد روش « ثَمَناً قَلِیلاً » و منظور از
معروفی دارد که در اثر تتبّع در کلمات آنها شناخته میشود.
ابو العالیه میگوید ناچیز بودن ثمن از نظر این است که آن از متاعهاي دنیوي بوده و خداوند متاع دنیا را باندك و ناچیزي یاد
دیگري گفته: توصیف بکمی براي حرام بودن آن بها است. « ا قَلِیلٌ 􀀀 اعُ الدُّنْی 􀀀 قُلْ مَت » کرده است
مِمّ کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ...
ا􀀀 لَهُم فَوَیْلٌ -پس واي بر ایشان از آنچه بدست خویش نوشتند.
عذاب و رسوایی و زشتی بر آنها در برابر تحریفی که در کتاب تورات مرتکب شدند.
مِمّ یَکْسِبُونَ...
ا􀀀 لَهُم وَ وَیْلٌ -و واي بر آنها از آنچه از آن بدست آوردند در ماء موصوله دو احتمال است:
اول اینکه منظور معاصی و گناهان باشد.
دوم منظور مال حرام و رشوه هاي نابجایی که بزرگان یهود از عوام میگرفتند
ص : 233
[ [سوره البقره ( 2): آیه 80
اشاره
( لا تَعْلَمُونَ ( 80 􀀀 ا 􀀀 اَللّ م
􀀀
اَللّ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَی هِ
􀀀
اَللّ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ هُ
􀀀
أَیّ مَعْدُودَهً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ هِ
اماً 􀀀 إِلاّ
􀀀
اَلنّ
ار 􀀀 ق لَنْ تَمَسَّنَا الُوا 􀀀 و َ
[ترجمه]
و یهود گفتند که هیچ وقت خدا ما را در آتش عذاب نکند مگر چند روزي معدود بگو بآنان:آیا بر آنچه دعوي میکنید عهد و
( پیمانی از خدا گرفته اید پس آن عهد را خداوند تخلف نکند یا آنچه را نمیدانید بخدا نسبت میدهید( 80
شرح لغات
لن تمسّنا...-نرسد ما را هرگز.
فلن یخلف...-هرگز نشکند.
داستان
ابن عباس و مجاهد میگویند:پیامبر اکرم در حالی وارد مدینۀ منوره شدند که یهود آن شهر چنین عقیده داشتند:مجموع زمان
دنیا هفت هزار سال است و خداوند در برابر هر هزار سال یک روز بندگانش را عذاب میکند و از آن پس عذاب برچیده
میشود پس خداوند این آیه شریفه را فرستاد.
ابو العالیه و عکرمه و قتاده میگویند:زمان عذاب چهل روز است زیرا که مدت پرستش گوساله چهل روز بود.
تفسیر
أَیّ مَعْدُودَهً...
اماً 􀀀 إِلاّ
􀀀
النّ
ار 􀀀 ق لَنْ تَمَسَّنَا الُوا 􀀀 و َ
-و یهود گفتند که آتش عذاب ما را نمیرسد مگر چند روزي معدود.
پولهاي مختصري. « دراهم معدوده » یعنی چند روز کمی مانند
شمرده شده است،لکن این کلمه هر زمان اطلاق شود و بدون قرینه بکار رود معناي آن کمی « معدوده » و گفته شده معناي
است.
اللّ عَهْداً...
􀀀
قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ هِ
-بگو آیا عهد و پیمانی از خدا گرفته اید.
پیمان محکم و استواري از خدا گرفته اید که شما را بیش از آن زمان عذاب نکند و این امر از راه وحی و تنزیل خداوند براي
شما روشن شد البته اگر چنین بود خداوند هرگز پیمان شکن نبود.
ص : 234
لا تَعْلَمُونَ... 􀀀 ا 􀀀 اللّ م
􀀀
أَمْ تَقُولُونَ عَلَی هِ
-یا می بندید بخدا آنچه را نمیدانید.
از روي جهل و نادانی و جرئت و جسارت .
[ [سوره البقره ( 2): آیات 81 تا 82
اشاره
ئِکَ􀀀 اَلصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع خالِدُونَ ( 81 ) وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا 􀀀 ا 􀀀 اَلنّ هُمْ فِیه
ارِ 􀀀 أَص حابُ 􀀀 فَأُول ْ ئِکَ􀀀 حاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ 􀀀 و أَ ی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً 􀀀 بَل
( خالِدُونَ ( 82 􀀀 ا 􀀀 حابُ اَلْجَنَّهِ هُمْ فِیه 􀀀 أَصْ
[ترجمه]
آري هر کس اعمالی زشت اندوخت و کردار بد باو احاطه نمود چنین کس اهل دوزخ و در آتش پیوسته معذب خواهد بود.
و کسانی که ایمان آوردند و کارهاي نیک و شایسته کردند آنان اهل بهشت و پیوسته در آن متنعم خواهند بود
تفسیر
اشاره
منظور از دو آیه جواب از یهود است که میگفتند:آتش بیش از چند روزي بسراغ ما نخواهد آمد.
ی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً... 􀀀 بَل
-آري هر کس که عمل زشتی اندوخت.
یعنی مطلب آن طور که یهود می پندارند نیست بلکه هر کس سیّئه اي را مرتکب شود.
چیست « سیئه » منظور از
از ابن عباس و مجاهد و قتاده و برخی دیگر گفته اند:منظور از سیّئه شرك بخداوند است.
حسن میگوید:منظور گناه بزرگی است که کیفر آتش را ایجاب کند.
سدي میگوید:منظور گناهانی است که خداوند در برابر ارتکاب آنها وعدة آتش داده است.
با مذهب امامیه موافق است زیرا که جز شرك بخداوند کیفر دوام عذاب و پیوستگی « ابن عباس و هم مسلکان او » و گفتار اول
آتش را نخواهد داشت.
حاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ... 􀀀 وَ أَ
-کردار بد به او احاطه نمود.
در آن دو احتمال است:
ص : 235
جهنم از هر طرف کافرین را « کافِرِینَ 􀀀 وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْ » اوّل:اینکه گناه و کردار بد از هر طرف او را فراگرفت مانند آیۀ
فرا میگیرد.
« وَ أُحِیطَ بِثَمَرِهِ » 2)و آیۀ ) « وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ » 1)و آیۀ ) « حاطَ بِکُمْ 􀀀 إِلاّ أَنْ یُ
􀀀
» دوّم:اینکه کردار بد او را هلاك کرد مانند آیۀ
3)که در تمام این موارد بمعناي هلاکت است و منظور این است که راه نجات بر آنها مسدود و از هر طرف هلاکت آنها را )
فرا گرفته است.
منظور از خطیئه چیست؟
از ابن عباس و ضحاك و ابی العالیه نقل شده منظور از خطیئه شرك بخداوند است.
حسن میگوید:منظور گناه کبیره است.
عکرمه و مقاتل گویند:خطیئه پا فشاري و اصرار بر گناه است.
آن کلمه استعمال نشد تنها رعایت مرتبه کامله بلاغت و « سیئه » بکار رفته و در مورد « احاطت » و علّت اینکه در مورد خطیئه کلمۀ
فصاحت است.
النّ
ارِ... 􀀀 أَص حابُ 􀀀 فَأُول ْ ئِکَ􀀀
-آنها یاران و ملازمین آتشند.
خالِدُونَ... 􀀀 ا 􀀀 هُمْ فِیه
-ایشان پیوسته در آتش معذّبند چنان که از ابن عباس و غیر او روایت شده.
و آنچه در تفسیر آیۀ شریفه با مرام امامیه مناسبت دارد همان گفته ابن عباس است زیرا که مؤمن در این آیه داخل نخواهد بود
نیز همین معنا را میرساند زیرا که احاطه گناه معنایش « حاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ 􀀀 أَ» و حکم پیوستگی عذاب را نخواهد داشت.و کلمۀ
این است که از هر سو گناه او را فراگرفته و راه فرار و خلاصی ندارد و اگر
ص : 236
1) سورة 12 آیه 66 یعقوب گفت بن یامین را هرگز با شما نخواهم فرستاد مگر آنکه پیمانی مؤکد بیاورید که او را بمن -1
باز گردانید مگر آنکه هلاك شوید.
2) سورة 10 آیه 23 و یقین کنند که بلا و هلاکت فرا گرفته است ایشان را. -2
3) سورة 18 آیۀ 40 و میوة او را عذاب و هلاکت فراگرفت. -3
کسی مؤمن باشد و چیزي از طاعتهاي الهی با او همراه باشد دیگر گناه او را از هر سو فرا نگرفته و از طرف دیگر
که گناه طاعت را محو کند و از بین ببرد باطل و دلیل بر بطلان آن دلالت کرده است و از طرف سوّم فرمایش « تحابط » موضوع
خداوند:
خالِدُونَ... 􀀀 ا 􀀀 حابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیه 􀀀 ئِکَ أَصْ 􀀀 الصّ أُول
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
- و آنان که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند آنها یاران بهشت و پیوسته در آن متنعّمند.
بشارتی است از طرف خداوند براي مؤمنین و فرمانبرداران که آنان پیوسته در بهشتند و چگونه ممکن است پاداش همیشگی با
کیفر دائمی همراه باشد.
شرك بخداوند است،و از همین جا بطلان استدلالی که بآیه شریفه شده بر « سیّئه » و همین جمله دلالت دارد بر اینکه منظور از
اینکه عمل داخل در ایمان است روشن میشود چنان که اهل تفسیر گفته اند که یک گناه نمیتواند همۀ اعمال نیک را از بین
برده و محو سازد و بیشتر دشمنان(معتقدین باحباط)نیز این معنی را معتقدند پس آیه را بر عمومی که دارد نتوان باقی گذارد
بلکه چاره اي نیست که منظور بزرگترین گناهان و خطایا که عبارت است از شرك باشد تا توافق بین دو آیه امکان پیدا کند .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 83
اشاره
لِلنّ حُسْناً وَ
اسِ􀀀 و قُولُوا ساکِینِ 􀀀 ی وَ اَلْمَ 􀀀 ام 􀀀 ی وَ اَلْیَت 􀀀 ساناً وَ ذِي اَلْقُرْب 􀀀 والِدَیْنِ إِحْ 􀀀 اَللّ وَ بِالْ
􀀀
لا تَعْبُدُونَ إِلَّا هَ 􀀀 رائِیلَ 􀀀 اقَ بَنِی إِسْ 􀀀 ا مِیث 􀀀 وَ إِذْ أَخَ ذْن
( إِلاّ قَلِیلًا مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ ( 83
􀀀
کاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ 􀀀 لاهَ وَ آتُوا اَلزَّ 􀀀 أَقِیمُوا اَلصَّ
[ترجمه]
و یاد آرید هنگامی را که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدا نپرستید و نیکی کنید در بارة پدر و مادر و خویشان و یتیمان
و فقیران و بزبان خوش با مردم تکلم کنید و نماز بپاي دارید و زکاه مال خود بدهید پس شما عهد شکسته و روي گردانیدند
.( جز چند نفري و شمائید که از حکم و عهد خدا برگشتید( 83
شرح لغات
أخذنا...-گرفتیم.
یتامی...-کودکان بی پدر.
ص : 237
مساکین...کسانی که از شدت فقر و ناداري خوار و ذلیل شده اند.
تفسیر
اشاره
رائِیلَ... 􀀀 اقَ بَنِی إِسْ 􀀀 ا مِیث 􀀀 وَ إِذْ أَخَذْن
-و هنگامی که گرفتیم پیمان از بنی اسرائیل.
بیاد آورید زمانی را که پیمان از ایشان گرفتیم.
گفته شده:منظور از پیمان ادلّه و براهینی است که از طرف عقل و شرع وجود دارد.
و گفته شده:منظور پیمانهایی است که پیامبران از امّتهاي خود گرفته اند.
و پیمان گرفتن جز از راه گفتار نشاید پس گویا چنین فرموده است:امر کردیم آنان را و سفارش کردیم و تأکید نمودیم و
گفتیم ایشان را:
اللّ
􀀀
لا تَعْبُدُونَ إِلَّا هَ... 􀀀
-نمی پرستیدند مگر خداوند را.
و در این جمله چند احتمال است.
-1 جواب قسم بوده باشد یعنی سوگند بخداي که نمی پرستید مگر خداي یکتا را.
-2 معناي حال را دارا باشد یعنی پیمان گرفتیم از بنی اسرائیل در حالی که یکتا پرست بودند.
-3 معناي امر را در برداشته یعنی نپرستید مگر خدا را.
در تقدیر بوده باشد یعنی پیمان گرفتیم به اینکه نپرستید مگر خداوند را. « أن » -4 کلمۀ
ساناً... 􀀀 والِدَیْنِ إِحْ 􀀀 وَ بِالْ
-و بپدر و مادر نیکی کنید.
و نیکی کردن بپدر و مادر که خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت همان است که بر امّت ما(مسلمانها)نیز فرض و لازم است و
آن عبارت است از:
اعمال نیک و گفتار نیکو و تسلیم بودن در برابر عطوفت و رأفت و خواستن نیکی براي آنها از خداوند تبارك و تعالی و نظائر
آن.
ی􀀀 وَ ذِي الْقُرْب
:و بستگان و خویشاوندان.
ص : 238
یعنی صلۀ رحم کنید و پیوند خویشاوندي را محکم سازید.
ی... 􀀀 ام 􀀀 وَ الْیَت
-و کودکان بی پدر.
نسبت بآنها با رأفت و مهربانی رفتار نمائید.
ساکِینِ... 􀀀 وَ الْمَ
-ناداران.
حقوق واجبۀ آنان را که خداوند در اموال مقرّر فرموده بآنها بپردازید.
لِلنّ حُسْناً...
اسِ􀀀 و قُولُوا َ
-و بمردم به نیکی سخن بگوئید.
و در این جمله دو احتمال است 1-عدول از خبر بخطاب باشد و عرب این معنی را تجویز مینماید در موردي که خبر مربوط
بهمان مخاطب باشد و گاهی اول خطاب میکند و سپس عدول بخبر مینماید مثال اول:
شطّت مزار العاشقین فأصبحت
( عسراً علی طلابک انبه مخرم ( 1
و مثال دوم:
أسیئی بنا او احسنی لا ملومه
( لدینا و لا مقلّیه ان تقلّت ( 2
-2 گفته شده معناي آن این است:گفتیم بآنها که بمردم...
و در معناي حسن نیز چند احتمال است:
-1 جابر از امام باقر در تفسیر این جمله نقل کرده که منظور این است:
بگوئید بمردم بهترین چیزي را که دوست دارید بشما گفته شود زیرا که خداوند مبغوض میدارد کسی را که ناسزا میگوید و
نفرین میکند و بر مردم مسلمان طعن میزند و از ناسزا گفتن و شنیدن باك ندارد و در سؤال لجاجت و ستیزه میکند و دوست
میدارد کسی را که بردبار و با عفت و پارسا بوده باشد.
گفتار نیک و اخلاق خوش که « قول حسن » -2 ابن عباس میگوید منظور از
ص : 239
1) دور است زیارت عاشقان و از این رو سخت است بر جویندگان تو اي دختر مخرم. -1
2) بدي روا داري بما و یا نیکی کنی براي ما یکسان است و ملامتی نیست در نزد ما و بغضی نیست اگر او بغض کند. -2
مورد رضایت و خشنودي خداوند میباشد.
-3 سفیان ثوري میگوید:منظور:امر بمعروف و نهی از منکر است.
-4 ربیع بن انس میگوید منظور از این جمله گفتار نیک است.
اختلاف دیگر در این جمله
از امام باقر علیه السلام روایت شده:که این دستور خداوند عمومی و شامل مؤمن و کافر میباشد.
گفته شده:این دستور در مورد مؤمن است فقط.
آنهایی که دستور را عام قرار داده اند در این جهت اختلاف کرده اند که آیا نسخ شده است یا نه؟ ابن عباس و قتاده میگویند
لا اله الا » که این جمله نسخ شده است و ناسخ آن آیۀ سیف ( 1)و دیگري فرمایش رسول خدا است:که با آنان مقاتله کنید تا
بگویند و یا بر جزیه گردن نهند و این معنا از امام صادق نیز روایت شده است. « اللّ
􀀀
ه
بیشتر مفسرین معتقدند:که این جمله نسخ نشده است زیرا که میان دو آیه اختلافی نیست و جمع میان مقاتله وَ حسن قول و
جادِلْهُمْ 􀀀 ی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَ نَهِ وَ 􀀀 اُدْعُ إِل » : راهنمایی آنان بایمان امکان دارد و همانطوري که خداوند فرمود
.( اللّ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ ( 3
􀀀
اللّ فَیَسُبُّوا هَ
􀀀
لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ هِ 􀀀 وَ » : 2)و در آیۀ دیگر فرمود ) « بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ
ص : 240
1) منظور از آیۀ سیف آیه اي است که در آن دستور جهاد و مقاتله وارد شده و آن آیه اي است که در سورة 9 آیۀ 74 و -1
اهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِ یرُ :اي پیامبر جهاد 􀀀 افِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْو 􀀀 الْکُفّ وَ الْمُن
􀀀
جاهِدِ ارَ 􀀀 ا أَیُّهَا النَّبِیُّ 􀀀 سورة 66 آیۀ 9 ذکر شده: ی
کن با کفار و منافقین و سخت بگیر بر آنان و جایگاه آنها جهنم و بد بازگشتی است آن.
از نظر » 2) سورة 16 آیۀ 126 بخوان مردم را براه پروردگارت با حکمت و پند نیکو و بحث نما با آنها بنحوي که - 2
نیکوتر باشد. « تأثیر
3) سورة 6 آیه 108 دشنام ندهید آنهایی را که بغیر خدا دعوت و راهنمایی می کنند زیرا که آنها از روي نادانی و دشمنی -3
ناسزا گویند خداي را.
لاهَ... 􀀀 وَ أَقِیمُوا الصَّ
-و بپاي دارید نماز را.
نماز را با دستورات و آداب لازم انجام دهید.
کاهَ... 􀀀 وَ آتُوا الزَّ
-و زکاه را بپردازید.
زکاه را همان نحوي که خداوند مقرر داشته بصاحبانش بپردازید.
ابن عباس میگوید:زکاتی را که خداوند بر بنی اسرائیل مقرر کرد عبارت بود از یک قربانی که نشانۀ قبولی آن آتشی بود که
از آسمان فرود میآمد و آن را با خود برمیداشت و چنانچه آتشی چنین فرود نمی آید و با قربانی این چنین رفتار نمی نمود آن
قربانی مورد قبول واقع نشده بود.
ابن عباس در روایت دیگر میگوید که منظور:فرمانبرداري خداوند و اخلاص است.
إِلاّ قَلِیلًا مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ...
􀀀
ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ
-سپس رو گردانیدید بجز کمی از شما و شمائید که از عهد خدا رو گردانید.
خداوند بازگو فرمود که یهود پیمان شکنی نمودند و دستورات او را نافرمانی کردند و از او روي گردانیدند جز چند نفري که
مصونیت الهی داشتند و بعهد و پیمان او وفاداري نمودند لکن آنان را خداوند کم شمرد و در برابر دیگران آنها را معدود
قلمداد کرد.
خطاب متوجه کیست؟
برخی گفته اند:خطاب متوجه یهود گذشته است که در اول آیه نامبرده شده اند.
و بعضی گفته اند:خطاب متوجه یهود زمان پیامبر اکرم است و در حقیقت توبیخی است از آنان در برابر عهد و پیمانی که در
تورات از آنها گرفته شد و آنها تغییر دادند دستور خداوند را و نافرمانی کردند.
در این جمله با اینکه هر دو یک معنا دارد بمنظور تأکید است. « اعراض » و« تولّی » و جمع میان
« و هم معرضون » و برخی گفته اند:معناي تولّی،رو گرداندن و اعراض و معناي
ص : 241
دوام و استمرار اعراض است.
آنچه از آیۀ شریفه استفاده میشود.
ترتیب و تقدیم و تأخیر حقوق است و اول آنها حق خداوند که از هر حقّی مقدّم است زیرا که او خالق و صاحب نعمت است
و سپس حق پدر و مادر بر همۀ حقوق مقدّم است زیرا که آنان سبب وجودند و علاوه مربّی میباشند و پس از آن حق خویشان
زیرا که آنان از دیگران نزدیکترند و پس از آن حق بی پدران که آنان ضعیف و در آخر حق فقرا و ناداران که آنها فقیرند .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 84
اشاره
( ارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ( 84 􀀀 لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِی 􀀀 اءَکُمْ وَ 􀀀 لا تَسْفِکُونَ دِم 􀀀 اقَکُمْ 􀀀 ا مِیث 􀀀 وَ إِذْ أَخَذْن
[ترجمه]
و یاد آورید هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خونریزي نکنید و همدیگر را از خانه هایتان بیرون نکنید و سپس اعتراف
کردید و شما گواهید
شرح لغات
لا تسفکون...-نریزید.
دیار...-خانه هاي مسکونی.
تشهدون...-گواهید.
تفسیر:
اقَکُمْ... 􀀀 ا مِیث 􀀀 وَ إِذْ أَخَذْن
-و هنگامی که گرفتیم پیمان از شما.
خداوند در دنبال بیان پیمان شکنی یهود فرمود و یاد آورید آن هنگام که پیمان از شما گرفتیم یعنی از گذشتگان شما که در
زمان موسی و انبیاء گذشته میزیستند و در پیش گفته شد:میتوان عملی را که مربوط بپدران و اجداد گذشته بوده است
بفرزندان آنان نسبت داد.
اءَکُمْ... 􀀀 لا تَسْفِکُونَ دِم 􀀀
-نریزید خونهایتان را.
قتاده و ابو العالیه میگویند:منظور این است که برخی از شما بعض دیگر را نکشد زیرا که کشتن یک نفر بمنزلۀ کشتن قاتل هم
هست در صورتی که اهل یک ملت و
ص : 242
اللّ علیه و آله فرمود:مؤمنان در تراحم و تعاطف بمنزلۀ
􀀀
اللّ صلی ه
􀀀
دین باشند زیرا که اهل یک دین بمنزلۀ یک مردند رسول ه
.( یک جسد هستند که هر گاه عضوي بدرد آید سایر اعضاء براي آن بیدار و در مقام علاج هستند ( 1
برخی گفته اند:منظور از این جمله عبارت است از اینکه برخی از شما بعض دیگر را نکشد که در برابر گرفتار قصاص خواهد
شد و در نتیجه دو نفر کشته خواهند شد و در حقیقت خود قاتل کشندة نفس خویشتن است زیرا که او سبب کشتن خود شده.
ارِکُمْ... 􀀀 لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِی 􀀀 وَ
-و بیرون نکنید همدیگر را از خانه هایتان بعضی از شما برخی دیگر را از خانه اش بیرون نکند و در نتیجه خانه را متصرّف
شود.
و گفته شده:منظور این است:کاري را که کیفر بیرون کردن از خانه را داشته باشد انجام ندهید همانطور که بنی النضیر انجام
دادند.
ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ...
-سپس اعتراف کردید و شما گواهید.
اعتراف کردید و شما گواهید که ما از پیشینیان شما عهد و پیمان گرفتیم و آنان کاملًا پذیرفتند و خویش را ملزم کردند.
و گفته شده:معناي اقرار راضی بودن و صبر کردن در برابر آن است همانطور که شاعر میگوید:
أ لست کلیبیّاً اذ سم خطه
( اقر کاقرار الحلیه للبعل ( 2
کیست. « وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ » اختلاف کرده اند در اینکه مخاطب در
ص : 243
1) شاعر پارسی زبان از این حدیث اقتباس کرده آنجا که میگوید: بنی آدم اعضاي یکدیگرند که در آفرینش ز یک -1
گوهرند چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
2) در هجو بنی کلیب گفته شده و معناي آن این است: آیا نیستی از بنی کلیب که هنگامی که قصه اي بآنها واگذار شود -2
همانند زن در برابر شوهرش راضی و صبور است.
ابن عباس میگوید:منظور یهودیان زمان حضرت رسالتند که توبیخ کرد خداي تعالی آنان را در برابر تضییع احکام و مقررات
یعنی پیشینیان شما اعتراف کردند و شما گواهید « ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ » تورات با اینکه معترف باحکام آن بودند و خداوند بآنان فرمود
که آنان اعتراف کردند به اینکه از آنها پیمان گرفتم که خونریزي نکنید و خود را از خانه هاي خویش بیرون نکنید و شما این
اعتراف را گواهید.
ابو العالیه میگوید:این جمله در حقیقت خبر است و بصورت خطاب بیرون آمده بهمان نحو که در پیش مکرّر گفته شده و
معناي آن این است:و شما گواه بودید و در معناي این جمله: وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ دو احتمال است.
اول:شما گواهید بر خودتان به اینکه اقرار و اعتراف نمودید.
دوم:شما ناظرید جریان خونریزي و بیرون کردن از خانه ها را.
بعضی از مفسرین گفته اند:آیه شریفه در مورد یهود بنی قریظه و بنی النضیر نازل شده است.
و برخی دیگر گفته اند:در مورد یهود گذشته و پیشینیان از آنان نازل شد .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 85
اشاره
ادُوهُمْ 􀀀 ي تُف 􀀀 سار 􀀀 انِ وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُ 􀀀 ظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ اَلْعُدْو 􀀀 ارِهِمْ تَ 􀀀 لاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِیقاً مِنْکُمْ مِنْ دِی 􀀀 ؤُ􀀀 ثُمَّ أَنْتُمْ ه
ا􀀀 اهِ اَلدُّنْی 􀀀 إِلاّ خِزْيٌ فِی اَلْحَی
􀀀
ذلِکَ مِنْکُمْ 􀀀 زاءُ مَنْ یَفْعَلُ 􀀀 ما جَ 􀀀 ابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَ 􀀀 راجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ اَلْکِت 􀀀 وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْ
( عَمّ تَعْمَلُونَ ( 85
ا􀀀 افِلٍ 􀀀 اَللّ بِغ
􀀀
ذابِ وَ مَا هُ 􀀀 ی أَشَدِّ اَلْعَ 􀀀 امَهِ یُرَدُّونَ إِل 􀀀 وَ یَوْمَ اَلْقِی
[ترجمه]
میکشید خودتان را (هم مسلکان خود را)و بیرون میکنید گروهی از خودتان را از خانه هایشان در حالی که « یهود » پس شما
کمک میکنید با ایشان، بستمگري و زشتی،و چنانچه اسیرانی ببینید با دادن فدیه آنها را آزاد میکنید در صورتی که بیرون
کردن آنان بر شما حرام است.آیا ایمان میآورید به بخشی از کتاب و کافر میشوید به بخش دیگر،پس نیست کیفر کسی که
چنین کاري را انجام دهد مگر خواري و ذلت در زندگانی دنیا و در روز جزا گرفتار عذاب بزرگی خواهند شد و خداوند از
کردار شما غافل نیست.
ص : 244
شرح لغات
تظاهرون...-تعاون و همکاري میکنید.
الاثم...-عمل زشت.
العدوان...-از حدّ گذشتن و یا افراط در ستم.
اساري...-اسیران.
خزي...-بدي و خواري.
تفسیر
اشاره
ثُمَّ أَنْتُمْ...
-پس شما.
اي یهود بنی اسرائیل پس از آنکه اقرار نمودید به پیمانی که از شما گرفتیم که خونریزي نکنید و یکدیگر را از خانه هایتان
بیرون ننمائید و پس از شهادتی که بر خود دادید که این پیمان واجب و وفاي بآن لازم است.
تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ...
-میکشید خودتان را.
1)یعنی هنگامی که وارد خانه ها ) « ی أَنْفُسِکُمْ 􀀀 ذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَل 􀀀 فَإِ » : برخی از شما بعضی دیگر را میکشد مانند آیه شریفه
میشوید بعضی از شما بر بعض دیگر سلام دهد و تحیت گوید.
ظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ... 􀀀 ارِهِمْ تَ 􀀀 وَ تُخْرِجُونَ فَرِیقاً مِنْکُمْ مِنْ دِی
-و بیرون میکنید گروهی از خودتان را از خانه هایشان در حالی که کمک میکنید با ایشان در بیرون کردن.
راجُهُمْ... 􀀀 ادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْ 􀀀 ي تُف 􀀀 سار 􀀀 انِ وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُ 􀀀 بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْو
- بستمگري و تجاوز و هر گاه اسیرانی ببینید فدیه میدهید براي ایشان و بیرون کردن ایشان حرام است بر شما با اینکه از کشتن
خودتان باك ندارید و یکدیگر را میکشید اگر اسیري را در دست دشمن خود بیابید او را با فدیه آزاد خواهید کرد و کشتن
شما ایشان را و همین طور بیرون کردن آنها را از خانه هایشان بر شما حرام است چنان که فدیه ندادن و اسیر را در دست
دشمن باقی گذاردن حرام است پس در این صورت
ص : 245
. 1) سوره 24 آیۀ 61 -1
چطور بخود اجازه میدهید که آنها را بکشید ولی بخود اجازه نمیدهید که در دست دشمن اسیر باقی بمانند در حالی که هر دو
یک حکم دارد و هر دو حرام است.
ابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ... 􀀀 أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِت
-آیا ایمان میآورید به بخشی از کتاب و کافر میشوید به بخشی دیگر.
کتابی که واجبات و فرائض را در آن بیان کردم و حدود و مقرّرات را در آن توضیح دادم و پیمان گرفتم از شما که بر طبق
آن رفتار نمائید چنین کتابی را دو بخش نموده بخشی از آن را تصدیق و مورد عمل قرار دادید و در نتیجه اسیران خود را از
دست دادید و بخشی دیگر را تصدیق ننموده مورد انکار قرار دادید و از آن رو اقدام بکشتن اهل دین و ملت خود نموده و
آنان را از خانه هایی مسکونیشان بیرون کردید، شما میدانید که انکار بخشی از کتاب شکستن پیمان و نقض عهد است.
منظور آیه چیست؟
عکرمه از ابن عباس روایت کرده:قریظه و نضیر دو برادر بودند مانند اوس و خزرج و از یکدیگر جدا شدند نضیر با خزرج
متحد شد و قریظه با اوس ائتلاف کرد و در نتیجه هر گاه جنگی پیش میآمد هر گروهی با هم پیمان خود همکاري میکرد و
پس از خاتمه پیدا کردن جنگ اسیران خود را با دادن فدیه آزاد میکردند زیرا که دستور تورات چنین بود.
اوس و خزرج هر دو مشرك بودند و بهشت و جهنم و قیامت و کتابی را معتقد نبودند پس خداوند این جریان یهود را بازگو
فرمود.
ابو العالیه میگوید:بنی اسرائیل هر هنگام که گروهی از آنان بر گروه دیگر غالب میشد آنان را از خانه هایشان بیرون میکرد در
حالی که خداوند از ایشان پیمان گرفته بود که خونریزي نکنند و یکدیگر را بقتل نرسانند و آنها را از خانه هایشان بیرون
نکنند و همین طور پیمان گرفته بود که هر گاه برخی از آنها بعضی دیگر را اسیر کرد با دادن فدیه آن را نجات دهند پس
آنان دستور فدیه را عملی کردند و دستور بیرون نکردن از خانه را نافرمانی نمودند و در حقیقت برخی را ایمان و بعضی را
کافر شدند.
ص : 246
گفته شده:آنهایی را که از خانه هایشان بیرون کردند با آنهایی را که با دادن فدیه نجات میدادند دو گروه بودند لیکن هر دو
یهودي بودند و خداوند آنان را بر این جریان آگاه کرد.
ابو مسلم اصفهانی میگوید:منظور این نیست:که در اثر فدیه واجبی را عملی و در نتیجه بیرون کردن حرامی را مرتکب میشوند
اللّ علیه و آله و غیر او است(یعنی بعضی از
􀀀
و از این رو ایمان ببرخی از کتاب آورده اند بلکه منظور بیان اوصاف محمد صلی ه
ما􀀀 تورات را که مربوط به پیامبر اسلام نیست ایمان آوردند و قسمت دیگر را که در بارة آن وجود مقدس است انکار کردند) فَ
ا... -پس نیست کیفر کسی که چنین کاري را انجام دهد مگر خواري و 􀀀 اهِ الدُّنْی 􀀀 إِلاّ خِزْيٌ فِی الْحَی
􀀀
ذلِکَ مِنْکُمْ 􀀀 زاءُ مَنْ یَفْعَلُ 􀀀 جَ
ذلت در زندگانی دنیا در بارة خواري و ذلتی که خداوند آنان را مبتلا کرد در اثر گناهی که در پیش انجام دادند چند قول
است.
-1 منظور فرمانی است که خداوند بر پیامبر اسلام فرستاد که قاتل را در برابر عملش قصاص کند و از ستمگر بنفع ستمدیده
انتقام بکشد.
عمل نمایند آنهم با خواري و کوچکی. « ذمّه » -2 منظور گرفتن جزیه و مالیات است از آنان تا زمانی که بر طبق مقررات
-3 منظور از خواري در دنیا این است که پیامبر اسلام یهود بنی النضیر را از خانه هایشان تا روز قیامت بیرون کرد و یهود بنی
قریظه را کشت و بچه هایشان را اسیر نمود.
ذابِ... 􀀀 ی أَشَدِّ الْعَ 􀀀 امَهِ یُرَدُّونَ إِل 􀀀 وَ یَوْمَ الْقِی
-و در روز جزا گرفتار عذاب بزرگی خواهند شد.
یعنی تنها خواري و ذلت دنیوي براي آنان کافی نیست و جبران گناه آنان را نخواهد نمود بلکه در روز قیامت نیز گرفتار
عذاب بزرگی خواهند شد و آن عذابی است که خداوند براي دشمنانش آماده نموده و امید آزادي به هیچ وجه در آن را
ندارد.
عَمّ تَعْمَلُونَ...
ا􀀀 افِلٍ 􀀀 اللّ بِغ
􀀀
وَ مَا هُ
-و خداوند غافل از کردار شما نیست.
ص : 247
خداوند کردارهاي زشت شما را فراموش نخواهد کرد بلکه او نگاهدار اعمال و کیفر دهندة در برابر آنها است.
پرسش:
از ظاهر این آیه استفاده میشود که اجتماع ایمان و کفر امکان دارد و این با مذاهب صحیح کاملا مغایرت دارد.
پاسخ:
منظور این است:که آنها اظهار نمودند تصدیق بعضی از کتاب را و انکار بعضی دیگر را،و ممکن است مقصود این باشد که
با اینکه اعتقاد بهمۀ کتاب دارید لیکن چون در مقام عمل بعضی را انجام و برخی را نافرمانی می کنید گویا مثل این « یهود » شما
است که شما در ایمان و اعتقاد تبعیض قائلید و از اینجا استفاده میشود که تبعیض در ایمان هیچگونه نافع نخواهد بود.
در این آیه شریفه تسلیتی است نسبت به پیامبر اسلام در اینکه یهود او را پیروي نکردند و گفتارش را تصدیق ننمودند مثل
با « تورات » اینکه خداوند میفرماید:چطور انتظار داري که گفتارت را باور و ایمان بتو آورند در حالی که به کتاب خودشان
اینکه معتقدند که از جانب خداوند است عمل نمی کنند .
[ [سوره البقره ( 2): آیه 86
اشاره
( لا هُمْ یُنْصَرُونَ ( 86 􀀀 ذابُ وَ 􀀀 لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ اَلْعَ 􀀀 ا بِالْآخِرَهِ فَ 􀀀 اهَ اَلدُّنْی 􀀀 ئِکَ اَلَّذِینَ اِشْتَرَوُا اَلْحَی 􀀀 أُول
[ترجمه]
آنان کسانی هستند که زندگانی دنیا را در برابر آخرت خریداري کردند پس عذاب آنان کم نخواهد شد و نه آنها را کسی
نصرت و یاري خواهد نمود
شرح لغات
لا یخفّف...-آسان کرده و سبک نمیشود.
تفسیر
ا بِالْآخِرَهِ... 􀀀 اهَ الدُّنْی 􀀀 ئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَی 􀀀 أُول
-آنان کسانی هستند که زندگانی دنیا را در برابر آخرت خریداري کردند.
ص : 248
آنهایی که ایمان به برخی از کتاب تورات آوردند و قسمتی را انکار کردند کسانی هستند که ریاست دنیا را در برابر آخرت و
نعمتهایی که خداوند براي مؤمنین آماده کرده است خریداري نمودند و در حقیقت خداوند ثمن را کفر بخدا و واگذاشتن
لذات نعمتهاي اخروي و مثمن را دنیاي پست و بی ارزش قرار داد و پس از آن اعلام کرد که آنها از لذتهاي اخروي هیچگونه
بهره اي ندارند و فرمود:
ذابُ... 􀀀 لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَ 􀀀 فَ
-از عذاب آنها کم نمیشود و هیچگونه تسهیلی براي آنان وجود ندارد.
لا هُمْ یُنْصَرُونَ... 􀀀 وَ
-و نه کسی در مقام نصرت و یاري آنان بر خواهد آمد.
تا بدینوسیله عذاب خداوند را پیش گیري کند .
[ [سوره